هر فرد و یا افراد حقوق می توانند که به طور آزادانه از میان وکلای دادگستری، وکیل دادگستری خود را انتخاب نمایند و رابطه بین وکیل و موکل با تنظیم و امضای وکالتنامه و مشخص کردن حق الزحمه وکیل شروع می گردد. وکیل، نماینده یا جانشین کسی است که از طرف شخص دیگری – حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود. وکیل در موضع دفاع، از تامینات شغل قضا برخوردار است و شخصاً امکان مبادرت به تجارت ندارد چون خلاف شان اوست.
- چنین فردی میتواند در امور کاری و اداری، امور مربوط به مهاجرت، امور تجاری و مسائل بین المللی و سایر امور حقوقی به اشخاص کمک کند.
- نایب السلطنه را در دوره صفویان «وکیل» میگفتند و عنوان «وکیل الرعایا» هم از همینجا برخاسته است.
- وسعت دعاوی مختلف حقوقی و کیفری و نیز روندهای مختلف طرح دعوی و اجرا بهگونهای است که یک نماینده حقوقی نمیتواند بازده کامل در همه پرونده ها از خود نشان دهد.
براساس قانون مدنی همه افراد در مراجع قضایی باید برای خود وکیل حقوقی داشته باشند. طبق تعریف ارائه شده در ماده ۶۵۶ قانون مدنی، وکالت عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید. هنگامی که بسیجیان یا افراد ایثارگر با مشکلات حقوقی مواجه شوند، وکلای قضائی که در قانون سپاه از دفتر حمایت قضایی پروانه دریافت نموده اند به عنوان وکیل ایثارگران یا بسیجیان در محاکم قضایی حاضر شده و خود را با نام وکیل حمایتی معرفی می نمایند. وکالت در لغت یعنی سپردن و واگذار کردن، لذا این نیابت و نمایندگی را وکالت می نامند و آن شخص نماینده و نائب را در علم حقوق به عنوان وکیل می شناسند. با عقد قرارداد وکالت، برای وکیل و موکل در برابر هم حقوق، تکالیف و تعهداتی ایجاد می شود که باید انجام دهند.
تعیین تعداد کارآموزان وکالت برای کانون وکلا
اما چنانچه به دلیل عدم توانایی مالی و یا هر دلیل دیگری شخصی نتواند برای خود جانشین انتخاب کند، براساس صلاحدید دادگاه و تشخیص کمیسیون کانون وکلا، برای او به صورت رایگان وکیل در نظر گرفته می شود تا بتواند از حقوق وی در دادگاه دفاع کند. به تمامی وکلایی که پس از مرکز کارشناسان قوه قضائیه و مشاورین حقوقی پروانه وکالت اخذ کرده اند و در رابطه با اجرای قانون پنج ساله سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در تلاش هستند، وکلای قوه قضائیه می گویند. وکیل حقوقی کسی است که از جانب موکل اجازه داشته باشد در خصوص مسائل حقوقی، در مراجع قضایی یا غیر قضایی اقدام کند. دراین رابطه وکیل حقوقی نسبت به احقاق حقوق موکلش در رابطه با موضوع مطروحه در مراجع قضایی و غیر قضایی طبق حدود اختیاراتش انجام وظیفه می نماید و آثار اقدام وکیل در مراجع فوق، طبق قانون مدنی متوجه موکل است.
اقسام وکالت
طبق ماده 682 قانون مدنی، محجوریت (کودکی، دیوانگی، سفاهت) موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل (وکالت دادن) در آنها نمیباشد و همچنین محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد. وکلا بر مبنای حقالوکاله دریافتی از موکلشان، مالیات و سهم کانون وکلا (در مواردی که وکیل عضو کانونهای وکلا باشد) میپردازند. برای این کار وکیل موظف است که بر وکالتنامه دریافتیاش، تمبر مالیاتی بچسباند که این تمبر مالیاتی منشأ مالیات او در اداره مالیات میباشد.
در برخی از امور کیفری که مجازات آنها اعدام، قصاص نفس، سنگسار یا حبس ابد است، به دلیل پایین بودن معلومات حقوقیِ متهمین برای دفاع از خود در این جرایم سنگین، داشتن وکیل در دادگاه اجباری است. حال اگر شخص متهم، نخواهد یا نتواند وکیلی به دادگاه معرفی کند یا حتی خودش نیز چنین درخواستی نکند، دادگاه اجبارا برای وی وکیل تسخیری تعیین میکند. البته در جرایم منافی عفت عمومی (مانند زنا و لواط و …) متهم اختیار دارد که از حضور یا معرفی وکیل برای خود امتناع کند. همچنین کانون های وکلای دادگستری و هیئت اجرایی ماده 2 آیین نامه اجرایی ماده 187 برنامه سوم توسعه مکلف به تامین وکیل معاضدتی برای اشخاص بی بضاعت یا اشخاصی که قادر به پرداخت حق الوکاله هنگام انتخاب وکیل نیستند،می باشند. در واقع زمانی که هیچ نماینده ای برای دفاع از حقوق متهم به پرونده وارد نشده است، دادگاه از میان وکلای دادگستری، جانشینی را به صورت رایگان در اختیار متهم قرار می دهد.
او باید اطلاعات حقوقی مورد نیاز را در اختیار اشخاص قرار دهد، متن قراردادها را تنظیم کند و بر روند عقد آنها نظارت داشته باشد. در هر مسالهای مشاوره حقوقی موظف به جمعآوری اطلاعات دقیق دربارهی موضوع و استفاده صحیح از قوانین است. طبق ماده 679 قانون مدنی، موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل خود را عزل کند، مگر اینکه وکالت وکیل با عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد. همچنین طبق ماده 680 قانون مدنی، تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل و برکناری به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است.
وکیل در توکیل به کسی گفته میشود که از سوی موکل خود اختیار مشخص کردن وکیل دیگری را برای او داشته باشد. منظور از داشتن حق توکیل آن است که وکیل میتواند برای انجام موضوع قرارداد وکالت به فرد دیگری وکالت بدهد و فرد دیگری را وکیل کند. طبق اصل 35 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در همه دادگاهها، طرفین دعوا (خواهان و خوانده) حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم شود. وکلای دادگستری،چون به جای اصحاب دعوامیباشند،بایدهمه ی اقدامات واعمالی را که آنها قانونا باید یا میتوانند برای احقاق وحفظ حقوق خودمعمول دارند،درزمان لازم به وکالت ازموکل انجام دهند.
وکالت مطلق و وکالت مقید دو حالتی است که قبول وکالت و یا اختیار دادن موکل به وکیل از این دو حالت خارج نیست. ذکر این مهم در متن قرارداد بسیار مهم و حیاتی است و یکی از ویژگی های رجوع به وکیل پایه یک دادگستری دقت وکیل در تنظیم قرارداد و ذکر و شرح تمامی نکات لازم و مهم به موکل خود است. قراردادی که میان وکیل و موکل عقد می شود بایستی گویای رابطه طرفین قرارداد و نوع ارتباط باشد. پس تبدیل شدن به وکیل پایه یک مستلزم گذراندن مراحلی به نسبت سخت است که برخی از وکلا در طی چندین سال موفق به گذراندن این دوره خواهند شد و برخی دیگر از وکلا قادر به گذراندن این دوره نخواهند شد زیرا آزمون های کانون وکالت سخت و بسیار حرفه ای است. پس وکیل پایه یک دادگستری شدن در توانایی همه وکلا نیست و وکلای با تجربه و با دانش حقوقی عالی موفق به کسب این عنوان خواهند شد.