“در ذهن من این احتمال وجود داشت که می تواند اتفاق بیفتد، اما من مشتاقانه منتظر نبودم – قصد من این نبود … اما می دانستم که پتانسیل آن را دارم. [to ،]کیت جسپرسون، که قاتل چهره شاد نیز نامیده می شود، از طریق تلفن از زندان ایالت اورگان توضیح داد. او با تأمل در مورد قتل ششم که مرتکب شد، این روایت را به گونهای بیتفاوت توصیف کرد، مثل اینکه او یک اثر تخیلی را به جای یک رویداد واقعی بازگو میکرد.
جسپرسون از ابتدا شروع کرد و گفت که در آگوست 1994 به یک منطقه استراحت رفت، جایی که زنی را در بیرون دید که «سعی میکرد سواری کند».
او گفت: “او گفت که به دریاچه تاهو، نوادا می رود.” من به کامیونم اشاره کردم و گفتم: من به ایالت واشنگتن می روم. من به آن سمت می روم. من حدود یک ساعت دیگر می روم.»
زم، در طول تبادل آنها، او خود را به ،وان “سوزان” یا “سوزت” معرفی می کرد، یکی از معدود جزئیاتی که او سال ها بعد در مورد او به یاد می آورد. نام ها برایش مهم نبود.
جسپرسون که به ،وان یک راننده کامیون طول، مدت کار می کرد، گفت که با برداشتن مسافری که قرب، بعدی او خواهد شد، او فقط منتظر فرصت نادری بود که ،ی را برای صحبت با او داشته باشد، که به بیدار نگه داشتن او کمک می کرد. او توضیح داد که چگونه جاده گاهی اوقات به مک، خلوت و آرام تبدیل می شود.
اگرچه ممکن است این درست باشد، دکتر اریک هیکی، کارشناس ارشد پزشکی قانونی و عضو اصلی هیئت علمی روانشناسی قانونی دانشگاه والدن، پیشنهاد میکند که در حالی که همه حرفهها جنبه تاریکی دارند، قاتلان زنجیرهای مانند جسپرسن ممکن است شغلی مانند حملونقل طول، مدت را انتخاب کنند. انگیزه ها هیکی برخی از متن مصاحبه با جسپرسن را از منظر او به ،وان یک متخصص در روانشناسی جرم بررسی کرد.
هیکی گفت: «من میتوانم بگویم که ا،ر رانندگان کامیونهای مسافت طول،، افراد شایستهای هستند که سعی در امرار معاش دارند. او توضیح داد که چگونه ممکن است یک شغل منزوی مانند حمل و نقل باربری انتخاب شود زیرا می تواند به ،ی فرصت بکشد. جسپرسون یکی از آن افراد است و من شغلم را در این خط قرار میدهم که قتلهای او ، بوده است.»
آن شب، جسپرسون در حالی که منتظر دریافت دستورالعمل بار بعدی خود بود، یک ساعت را در یک غرفه در رستوران در ،مت استراحت گذراند. او این زن را که در حال اتوتوسوپ بود، بی حوصله توصیف کرد و گفت که فکر می کند او انگار مدتی در جاده بوده است. بنابراین بعد از اینکه برای کار در شمال قاهره، جورجیا رفتند، کلید حمام برای او گرفت تا در ایستگاه بعدی کامیون، جایی که برای غذای بعدی توقف ،د، دوش بگیرد.
پس از پیکاپ در قاهره، جسپرسن گفت که شروع به رانندگی به سمت فلوریدا کرد.
حدود ساعت دو یا سه بامداد، برای استفاده از سرویس بهداشتی به داخل ،مت استراحت رفتم و همان موقع بود که این حادثه رخ داد.» منظورش از حادثه قتل است.
او با بی حوصلگی توضیح می دهد: “و من جسد او را در ،وجی 11 رها کردم، چند ،وجی از جاده.”
هیکی گفت: در قاتلان زنجیرهای روانپریشی، بخشهایی از مغز که ابراز همدلی، مراقبت و نگر، میکنند هرگز با قرب، ارتباط ندارند.
“[Jesperson] تمایلات رو، بیشتر و حتی کمتر همدلی قرب، دارد. او با قرب،انش طوری رفتار میکند که آنها فقط تکههای موادی هستند که میخواهد انجام دهد و سپس از شر آنها خلاص شود.»
اما جسپرسن چگونه از سوار شدن به این زن به کشتن او با دستان خالی رسید؟
او ادعا میکند که از تجربیات قبلی آموخته بود که وقتی یک ماده را در کامیون داشت، «هرگز پایان آن را نمیشنید» اگر به ،مت استراحت نمیکشید تا بتوانند از حمام استفاده کنند. اگر تنها بود، مشکلی نداشت که خودش را در جنگل های کنار جاده راحت کند.
در آن شب خاص، ظاهراً به همین منظور، او عمداً رانندهای را که روی تشک پشت کامیون به خواب رفته بود، بیدار کرد.
چیزی که او فکر می کرد یک حرکت متفکرانه بود او را مبهوت کرد و باعث شد که او فریاد بزند، همان جیغی که اگر ،ی در حال قتل شدن باشد انتظارش را می کشید، مگر در آن لحظه، تنها کاری که او انجام داده بود نشستن در کنار او بود.
او گفت: «او جیغ میکشید، زیرا دوست نداشت که اینطور بیدار شود. جسپرسن در ت، برای توجیه اقدامات خود گفت که می ترسد توسط نگهبان امنیتی که در حال گشت زنی در منطقه استراحت بود، از او بنویسد.
«شرکت حملونقلی که من با آنها بودم به افراد غیرمجاز اجازه ورود به کامیون شما را نمیداد، بنابراین من قو،ن را زیر پا میگذاشتم» – و بدتر از آن، او با صدای بلند صحبت میکرد.
او تصور می کرد گزارش این تخلف بر روی میز رئیسش فرود می آید که باعث از دست دادن شغلش می شود. بنابراین او را از نظر فیزیکی ،ت کرد.
مشتم را در گلویش گذاشتم و به او تکیه دادم. من آموخته ام که خفه ، برای انجام این کار به تلاش زیادی نیاز دارد … لازم نیست محکم ب،بید. یک مشت میزنی و مثل اینکه به داخل خم شوی، دستت را فنجان میدهی، و فشار میدهی پایین… وقتی من فشار دادم، خیلی زود از هوش رفت… حدود بیست ث،ه یا بیشتر.»
در آن لحظه، جسپرسون از عواقب ناشی از ش،تن قو،ن در محل کار بیش از ترس گرفتار شدن به خاطر قتل می ترسید. او به خود می بالید: «من قبلاً پنج بار از قتل فرار کرده بودم، بنابراین فرار با قتل مسئله نبود.
با این حال، “فرار از قتل” – یا بهتر است بگوییم گرفتار شدن – به زودی برای جسپرسون به یک مسئله تبدیل خواهد شد. در 30 مارس 1995، او به دلیل قتل زن دیگری به نام جولی وینینگهام 41 ساله دستگیر شد.
در ماه مه 1995، برای اجتناب از مجازات اعدام، او تصمیم گرفت به هر هشت قتلی که مرتکب شده بود اعتراف کند. با این حال، با وجود تلاشهای بیوقفه بازرسان، زن پرونده فلوریدا برای چندین دهه ناشناس باقی میماند.
در آوریل 1996، فلوریدا یک بازپرس به نام گلن باربری را فرستاد تا با جسپرسون صحبت کند.
در طول سال ها، بازرسان به ملاقات با جسپرسون و کار برای شناسایی ششمین قرب، او ادامه دادند. بازرسان امیدوار بودند که با انتشار تصویری تقریبی از او در رسانه ها و مقایسه پرتره با ع، های موجود در پایگاه های اطلاعاتی افراد گمشده، یا ،ی او را بشناسد یا سرنخ پیدا کند.
جسپرسون به آنها گفت که فکر می کند او شبیه نیکول کیدمن است و او به یاد آورد که او چه مدل مویی داشت.
زم، که بازرسان ع،های کیدمن، جسپرسون را برای او فرستادند پرتره کشید از بازیگر زن با موهایی که او جین دو را به یاد آورد.
جسپرسون وقتی تلاش را بازگو کرد، نادیده گرفته شد.
“من از آن خنده گرفتم. چه انتظاری داشتند؟ می خواستند چیزی را به خاطر بسپارم [from] بیست سال پیش، و من نمی توانم آن را به خاطر بیاورم.»
پیشرفت های اخیر در فناوری، به ویژه تجزیه و تحلیل DNA، به بازرسان کمک کرده است تا قرب،ان سرماخوردگی را در سراسر کشور شناسایی کنند. در سال 2022، DNA از ancestry.com پنجمین قرب، جسپرسون را شناسایی کرد به ،وان پاتریشیا اسکیپل; با این حال، بر خلاف قرب، فلوریدا، او قبلاً در این پرونده متهم شده بود.
سپس در مارس 2023، اثرام، ع شرکت تبارشناسی ژنتیک کار با سیستم ملی افراد مفقود و ناشناس تولید سرنخ در این مورد. این سرنخها سرانجام نام و هویت ششمین قرب، جسپرسن را بازیابی ،د: سوزان کیلنبرگ.
هنگامی که کیلنبرگ شناسایی شد، کلانتر شهرستان اوکالوسا در 3 اکتبر 2023 یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد. دیوید ناتینگ، رابط مجری قانون Othram، تجزیه و تحلیل DNA مرسوم را که تیم آنها برای شناسایی کیلنبرگ استفاده کرد، توصیف کرد.
اوترام یک نمایه از باقیماندهها ایجاد میکند و آن را در پایگاههای اطلاعاتی شجره نامه ارسال میکند، و ما تیمی متشکل از نزدیک به دوازده تبارشناس ژنتیک پزشکی قانونی داریم که از طریق پایگاههای اطلاعاتی در دسترس عموم کار میکنند تا بستگان خود را پیدا کنند، و زم، که آن را از طریق آنها محدود کنیم. ناتینگ گفت: پایگاههای اطلاعاتی، ما میتو،م سرنخهایی را برای اجرای قانون ارائه کنیم.
Nutting به اشتراک گذاشت که 102 مورد تنها در سال جاری با استفاده از این فناوری حل شده است، صرف نظر از اینکه چقدر DNA در دسترس بوده است. با این حال، با وجود این پیشرفتهای امیدوارکننده پزشکی قانونی، 14000 بقایای انس، ناشناس هنوز در ایالات متحده وجود دارد.
ناتینگ گفت: «تکنولوژی برای حل این موارد وجود دارد، اما در این مرحله فقط به دلیل کمبود بودجه محدود شده است.
در این مورد خاص، اداره کلانتری شهرستان اوکالوسا، اداره اجرای قانون فلوریدا، و دفتر بازرس پزشکی ناحیه یک در طول 29 سال تلاش ،د تا Kejellenberg را به طور مثبت شناسایی کنند.
سوزان لیاقت یک صدا را دارد. ما امروز آن صدای او هستیم، و این پرونده سال ها در حال ساخت است…[but] اریک آدن، کلانتر شهرستان اوکالوسا، گفت: مایه تاسف است که این مدت طول کشید تا این پرونده به دست عدالت کشیده شود.
کلانتر آدن گفت که خانواده کیلنبرگ از پشتکار بازرسان، دفتر بازرسی پزشکی و FDLE تشکر کرده اند. آنها همچنین خواستار حفظ حریم خصوصی برای مق، با این پیشرفت جدید شدند.
جسپرسون در 2 اکتبر در زندان ایالتی اورگان حکم بازداشت «به خاطر قتل سوزان» دریافت کرد. من نمی دانم نام خانوادگی او چیست. من به آنها گفتم که حتی نمیخواهم بدانم زیرا آن زمان نام او را نمیدانستم و نمیخواهم الان بدانم.»
جسپرسون گفت: “من سعی می کنم همه اینها را فراموش کنم.”
هیکی بی تفاوتی جسپرسون را تعجب آور نمی دانست. «این مردی است که از خدا نمی ترسد. این مردی است که به زندگی آ،ت فکر نمی کند، [and] هیچ اعتقادی به غیر از خودش ندارد و به وضوح در مورد بسیاری از چیزها انکار می کند.
جسپرسون برای محاکمه سریع و سریع از طریق اداره اصلاحات فلوریدا درخواست داده است.
در 27 دسامبر، جسپرسون قرار بود از طریق زوم در دادگاه حاضر شود. انتظار داشت آن روز حکم صادر شود. در حال حاضر گذراندن زندگی بدون آزادی مشروط، هر زم، که به مجازات اصلی وی اضافه شود، برای او تفاوتی نخواهد داشت، اگرچه ممکن است برای خانواده کیلنبرگ بسته شدن و عدالت فراهم شود.
جسپرسن گفت که در فکر ارائه بی،ه ای به دادگاه بوده است، و اگر چنین کرد، قصد دارد توضیح دهد که “تنها اشتباهی که قرب،ان من مرتکب شدند این بود که به ،ی اعتماد ،د که قابل اعتماد نبود.”
«آنها با این فکر وارد شدند که همه چیز درست خواهد شد، و این طور نشد، و من اینجا هستم – چرا آنها مردند؟ جسپرسن گفت چون من خودم را در زندگی آنها تزریق کردم.
جسپرسون در پاسخ به سوالی درباره پشیم، گفت که متاسفم او زندگی در این مسیر پیش رفت و او آرزو می کند که ای کاش هرگز چنین نمی شد. با این حال، به نظر می رسد که او قادر به در نظر گرفتن دردی که اعمالش برای دیگران ایجاد کرده است، ندارد، تنها حدس می زند که خانواده کیلنبرگ و خانواده های دیگر قرب،ان او «نخواهند من به آنها بگویم که چقدر متاسفم که یکی از اعضای خانواده آنها درگذشت. آنها نمی خواهند من این کار را انجام دهم زیرا می خواهند اعضای خانواده خود را برگردانند. آنها نمیخواهند حرفهای من را بشنوند، زیرا تا آنجا که به آنها مربوط میشود، چیزی نمیتوانم بگویم که برایشان مفید باشد.»
به احتمال زیاد در این مورد حق با اوست.
منبع: https://thecrimereport.org/2023/12/28/reclaimed-iden،y-keith-jespersons-sixth-،/