مایکل سیمکوویچ لاوپروف USC از LSAT دفاع می کند


سیمکوویچ، در گزارش‌های دانشکده حقوق لیتر، از LSAT در برابر ،، که آن را در تلاش برای افزایش “تنوع” دانشکده حقوق حذف می کنند، دفاع می کند. (برای لینک‌هایی که از ادعاهای مختلف پشتیب، می‌کنند به نسخه اصلی مراجعه کنید):

اگر نمرات آزمون استاندارد از رتبه بندی حذف شود، یا وزن آنها کاهش یابد، دانشکده های حقوق احتمالاً پول کمتری را برای بورسیه های شایستگی ،ج می کنند. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این پول برای کمک به دانش آموزان خانواده های فقیر هزینه شود. در واقع، اقدام مثبت، همانطور که توسط دانشکده‌های حقوق نخبگان انجام می‌شود، عموماً شامل پذیرش دانش‌آموز، از خانواده‌های با درآمد بالا است که از کیفیت بالای K-12 و آموزش‌های دانشگاهی بهره‌مند می‌شوند و می‌توانند هزینه پرداخت شهریه کامل را داشته باشند. بسیاری از دانش‌آموز، که به دلیل اسپ،ایی‌تبار بودنشان متنوع هستند، سفیدپوست هستند و از همسالان سفیدپوست غیراسپ،ایی خود کمتر ثروتمند نیستند.

اقدام مثبت، همانطور که در بسیاری از دانشگاه‌ها انجام می‌شود، شرایط فردی، سابقه خانوادگی رنج یا تقصیر اخلاقی برای رنج دیگران، یا هر چیزی که نزدیک به بیاب، اخلاقی باشد را بررسی نمی‌کند. این برنامه ها در ابتدا ظاهراً به ،وان اصلاحی برای بردگی آفریقایی آمریکایی ها و مصادره اجباری از بومیان آمریکایی در نظر گرفته شده بود. اما در عمل، مزایا و هزینه‌های افراد تنها به تمایل افراد برای علامت زدن کادرهای موجود در فرم گزارش خود یا نوشتن یک «بی،ه تنوع» خوش‌ساخت، با علم به اینکه ادعای «متنوع بودن» جنبه مثبت و خطر کمی دارد، بستگی دارد. به روشی خاص که باعث جلب رضایت افسران پذیرش می شود. اقتصاددانان دریافته‌اند که بسیاری از مردم هویت‌های نژادی و قومی خود را در پاسخ به انگیزه‌های ایجاد شده توسط اقدام مثبت تغییر می‌دهند. مطالعات متعدد نشان می‌دهد که ثروتمندان نسبت به جمعیت عمومی رفتارهای حق‌تر و کمتر صادقانه‌تر از خود نشان می‌دهند، بنابراین این رژیم تنوع گزارش‌دهی خود به‌احتمال‌زیاد به ضرر ثروتمندان، صاحبان حق، و نادرست‌ها به بهای کارآمدی واقعاً محروم و شایسته‌سالار و بیابان است.

هیچ مک،زمی برای جلوگیری از سود بردن وارثان مستقیم ثروتمند به ثروت فاتحان اسپ،ایی، تاجران برده، صاحبان مزارع، تفتیش عقاید و جنایتکاران جنگی توسط برنامه های تنوع وجود ندارد. همچنین هیچ مک،زمی برای معافیت از تبعیض رسمی وجود ندارد که خانواده هایی که در خارج از کشور از رعیت، برده داری، نسل کشی یا قحطی رنج می برند یا تبعیض های بعدی در ایالات متحده داشته اند: رعیت ها، بازماندگان اردوگاه های کار اجباری، یهودیان، مورمون ها، هوگنوت ها، ارمنی ها، لهست، ها، اوکراینی ها، و سایر اروپای شرقی، قبطی ها، ایرلندی ها، بوئرها، کوزووها، بوسنیایی ها، ایتالیایی ها، خاورمیانه ای ها و غیره.

به جای بررسی بیابان اخلاقی بر اساس منابع ثروت خانوادگی یا آزار و شکنجه مستند اجداد مستقیم، دانشگاه ها به وارثان ثروت های پنهان اجازه داده اند تا راه خود را به ک، های ما و هیئت مدیره ما اهدا کنند. در عین حال، ما یک ایدئولوژی خودپسندانه و خودخواهانه را تبلیغ می کنیم و با ،، که آن را به چالش می کشند با خصومت رفتار می کنیم. این ایدئولوژی معتقد است که مسئولیت اخلاقی در قبال برده داری به ارث بردن ثروتی که از کار برده اخت، شده است نیست، بلکه بیشتر به هویت نژادی و قومی، بدون توجه به شرایط اقتصادی فردی بستگی دارد. دانشگاه‌هایی که موقوفه‌های بزرگی دارند، به هزینه متقاضیان بی‌گناهی که ما قرب، گناهان اهداکنندگان اشراف خود می‌شویم، سود می‌برند.*

شرط من این است که اگر رتبه‌بندی‌ها بر نمرات آزمون استاندارد کمتر تأکید می‌،د، بیشتر دانشکده‌های حقوق حتی بیشتر به سمت خدمت به دانش‌آموزان با پیشینه‌های ثروتمندتر سوق پیدا می‌،د و همچنین قیمت‌های خالص آنها و قیمت سایه کمک‌های مورد انتظار از سوی خانواده‌های دانشجویان را افزایش می‌دادند. به عبارت دیگر، دانشکده‌های حقوق – مانند نیروی دریایی بریت،ا اصلاح‌نشده، کمتر مؤثر و فاسد در گذشته – کرسی‌ها را به بالاترین پیشنهاد می‌فروشند.

تنوع تعریف شده به طور خاص به احتمال زیاد به ،وان توجیهی برای شیوه های حدا،ر ، سود ادامه خواهد داد. معلمان، مقامات ،تی و سازمان‌های رسانه‌ای دهه‌هاست که استدلال می‌کنند که تنوع، انحراف از معیارهای شایسته سالارانه بی‌هویت را توجیه می‌کند. با این وجود، ا،ر جمعیت هنوز سیاست‌های نژادی، قومیتی و پذیرش میراثی دانشگاه‌ها را غیراخلاقی می‌دانند. آنها نمرات آزمون، نمرات و خدمات اجتماعی را ترجیح می دهند.

FWIW، زم، که من در دانشگاه حقوق ییل بودم، ترم اول قبولی/ش،ت خوردگی بود، بنابراین هیچ راه عینی برای کارفرمایان وجود نداشت که تعیین کنند فرد در دانشکده حقوق چگونه عمل می کند. نتیجه یک الگوی واضح بود: دانشجوی، که دارای ارتباطات بودند، که به نخبه‌ترین کالج‌های خصوصی (هاروارد، ییل، پرینستون، استنفورد و مانند آن‌ها) می‌رفتند، یا به‌طور دیگری بر اساس دلایل نسبتاً ذهنی برای کارفرمایان جذاب به نظر می‌رسیدند، مشاغل تابست، در شرکت‌های بزرگ پیدا ،د. دوستان من که به دانش‌آموزان عالی اما نه کاملاً عالی هاروارد مانند برکلی، ترینیتی یا SUNY بینگهمتون رفتند و والدینی نداشتند که وکیل، سیاستمدار یا امثال آن برجسته باشند. بنابراین در مجموع با سیمکوویچ موافق یا مخالف هستم، به نظرم می رسد که نبود شاخص عینی نمرات زمین بازی را ناهموار کرده است، و فکر می کنم در پذیرش دانشکده حقوق نیز همین اتفاق می افتد.


منبع: https://reason.com/volokh/2022/12/11/usc-lawprof-michael-simkovic-defends-the-lsat/