به مدت 42 سال در دنیای زیرین زندگی کردم که هرگز نمی دانستم وجود دارد تا اینکه یکی از هزاران زن آن دنیا شدم، ،ن. مورد بی اعتمادی مردم و بدنام شدن رسانه ها بخاطر همسر زند، بودن بعد از آزادی مشروط شوهرم ،م خوردم که هرگز رنج ،ن دیگری مثل خودم را فراموش نخواهم کرد.
زندگی من در آن عالم اموات که هنوز برای بسیاری ناشناخته است، از زم، آغاز شد که در خانه مرگ در آنگولا، مزرعه بردههای لوئیزیانا که در سال 1880 به زندان تبدیل شد، با مردی خارقالعاده آشنا شدم.
من در آن زمان گزارشگر اخبار تلویزیون بودم، در آنگولا برای پوشش خبری یک اعدام آینده.
این مرد بیلی سینک،، رو،مهنگاری با جوایز مهم ملی – The جایزه رابرت اف کندی برای برجسته ، حقوق بشر، عدالت اجتماعی و اقدام فردی؛ را انجمن وکلای آمریکا‘s Silver Gavel برای رو،مه نگار، که “درک فقه در ایالات متحده” را بهبود می بخشند. را جایزه جورج پولک برای دستاوردهای ویژه در رو،مه نگاری و جایزه سیدنی هیلمن برای رو،مه نگاری تحقیقی برجسته که بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی را افشا می کند.
آن روز وقتی فهمیدم که در آن زمان او یک زند، و یکی از سردبیران مجله The Angolite، مشهورترین مجله زندان کشور، که توسط زند،ان نوشته و ویرایش میشد، شوکه شدم. در سال 1361 با او ازدواج کردم و مصمم بودم که او را از زندان بیرون بیاورم.
مدت کوتاهی پس از ملاقات و شروع منظم ملاقات، کارم را در ایستگاه تلویزیونی باتون روژ از دست دادم. وقتی ازدواج کردیم، آن را مخفی نگه داشتم. برخلاف برخی از همسران زند، دیگر که ممکن است هنگام جستجوی کار با موانعی روبرو شده باشند، با توجه به مدرک کارشناسی ارشدم از کالج آیوی لیگ، من توانستم مشاغل من،ی پیدا کنم.
در سال 1986، شوهر چهار ساله زند، من که در انتظار اعدام بود، کارهای غیرقابل تصوری را انجام داد.
او به جای اینکه فرصت را برای ،وج از خانه ب،د، یک کلاهبرداری ،ید عفو در آنگولا را به FBI گزارش داد، پس از اینکه از یک مقام ارشد زندان مطلع شد و به او گفت که اگر 15000 دلار به این مقام رسمی بدهد، می تواند عفو بگیرد.
رئیس هیئت عفو لوئیزیانا و مسئول زندان محکوم شدند. زند،، که در خط لوله کلاهبرداری پول خود را از دست داده بودند، می خواستند انتقام کاری را که او انجام داد، بگیرند. ،، که عفو ،یده بودند برای ارائه مدرک در این پرونده آزاد شدند. نه بیلی سینک،
او موقعیت خود را با The Angolite و امتیازات ناشی از آن از دست داد. او برای مدتی در بازداشتگاه حفاظتی در باتون روژ نگهداری شد. او در نهایت به زند، با امنیت حدا،ر در شمال لوئیزیانا رفت و تقریباً دو برابر سفر رفت و برگشت 572 مایلی من برای دیدن او در آنگولا بود.
در 10 سال اول ازدواجمان، هر جمعه شب 286 مایل را از هیوستون به باتون روژ رانندگی کردم تا او را به مدت دو ساعت در روز شنبه در آنگولا ببینم. تلفن های همراه وجود نداشت. در صورت نیاز هیچ راهی وجود نداشت که بتوانم در جاده کمک بگیرم. موسیقی تنها همراه من در تاریکی بود. وقتی آن موسیقی را می شنوم، دوباره در راه هستم، جمله اش قلبم را پاره می کند.
خاطرات آن ربع قرن هرگز محو نمی شوند – سفرهای گاه خطرناک من در بزرگراه، چیزی جز یک بوسه سریع سلام و خداحافظی در اتاق ملاقات، تماس های تلفنی گران قیمت، ترسی که در صورت عدم تماس او احساس می کردم.
او در سال 2006 پس از 40 سال زندان آزاد شد. او یک سوفل قلب و یک ناتو، ژنتیکی داشت که باعث میشد چشمهایش را باز کند یا آنها را بالا یا پایین یا پهلو به پهلو حرکت دهد. زند،ان هر روز صبح پلک های او را با ،ب می ،باندند تا بتواند ببیند. ترس از مرگ او هر روز مرا تعقیب می کرد.
طبق قانون لوئیزیانا، جرم او قتل عمد بود. اما او به جرم قتل محکوم شد. او در سال 1965 به اعدام محکوم شد. چهار شاهد عینی که آنچه اتفاق افتاد هرگز برای شهادت در دادگاه او فراخوانده نشدند. سالها بعد متوجه آنها شدیم. آنها او را دیدند که یک اسلحه بدون هدف را روی شانهاش شلیک کرد تا منشی را که در پارکینگ از فروشگاهی که قصد سرقت از او را تعقیب میکرد بترساند. هیچ قصدی برای کشتن وجود نداشت. اما کارمند از شلیک مرگبار خون بیرون آمد. کارمند در حالی که بیلی را بدرقه می کرد و گلوله بیلی شلیک می کرد، با دو دست جارویی را بالای سرش گرفته بود. زیر بغل چپ کارمند را بزنید و سپس آئورت در سال 1972، دادگاه عالی ایالات متحده مجازات اعدام را در سراسر کشور لغو کرد و جان بیلی سینک، را نجات داد.
در سال 1991، یک کتاب محبوب“زن، که عاشق مرد، هستند که می کشند”، همسران زند،، را که به جرم قتل محکوم شده اند، به ،وان دختر، از دست داده اند که در یک فانتزی عاشقانه زندگی می کنند، “مجبور به رقصیدن با اربابان مرگ.” گزارشها و مستندهای دیگر در طول سالها تصاویر مشابهی را ترسیم ،د.
را لورن کرونیک، اولین ،ی است که داستان متفاوتی را بیان می کند. موسس آن می نویسد که «صدها و هزاران» زنی که در زندان با مردان ازدواج می کنند، به همان اندازه زن، هستند که در آزادی با مردان ازدواج می کنند «متنوع، دمدمی مزاج، دل باز، گمراه، خوش بین، منطقی، غیرمنطقی، خوش فکر و تکانشی». جهان مگان کامفورت، روانشناس که این کتاب را نوشته استانجام زمان با همیکی از زن، است که به نقل از لورن کرونیکل، در مورد زن، که با زند،ان ازدواج کرده اند، در مورد سختی زندگی برای همسران و دوست دختران زند،ان است. اگرچه آمارها نشان می دهد که ازدواج در زندان می تواند میزان تکرار جرم را کاهش دهد.
در سال 2023 در سن 85 سالگی، من با شوهری زندگی می کنم که ربع قرنی که برای آزادی او جنگیدم، دوستش داشتم، مردی 79 ساله و 79 ساله پر درآمد که هنوز پس از 58 سال حبس در لوئیزیانا در آزادی مشروط است و زندگی ما را تحت کنترل خود می گذارد. ،ت فاسدی که من از آن متنفرم.
امروز، یک هدف برای من باقی مانده است – کمک به عموم مردم برای درک زن، مانند من تا بتوانند حمایتی را که شایسته آن هستند دریافت کنند.
منبع: https://thecrimereport.org/2023/12/29/silent-strength-my-time-as-a-prisoners-wife-turned-advocate/